دیدارنیوز - این پژوهشگر تاریخ معاصر عصر امروز (دوشنبه - ۱۹ آذر) طی سخنانی در مراسم بزرگداشت روز دانشجو که از سوی انجمن اسلامی پیشرو در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد، با اشاره به شرایط اقتصادی واجتماعی کشور، عنوان کرد: در این شرایط سخن گفتن از رخدادی که شصت و پنج سال پیش افتاده است، شاید به معنای دور افتادگی از شرایط روز تلقی شود.
وی ادامه داد: روایت اول از شانزدهم آذرماه ۳۲ این است که پس از بازگشایی دانشگاه ها در مهر ۳۲ ، بعد از محاکمه فرمایشی دکتر مصدق، اعتراضات در دانشگاه آرام آرام آغاز شده بود و در نهایت در شرایط فضای خفقان پس از کودتا کار به ادامه اعتراضات می رسد و انتقاد به تجدید رابطه با انگلیس سبب تداوم حضور دانشجویان در فضای دانشگاه و بیرون از آن و در نهایت به درگیری با پلیس و قربانی شدن دانشجویان می انجامد.
وی افزود: روایت دوم این است که دانشجویان در اعتراض به سفر نیکسون و حضورش در ایران بود که به میدان آمدند و به همین دلیل روز شانزدهم آذر به عنوان روز مقابله با استکبار جهانی شناخته می شود و این روایتی است که امروز بیشتر از روایت اول طرح می شود و مورد توجه قرار میگیرد؛ هرچند که در این زمینه سخنان دکتر شریعتی مبنی بر اینکه سه آذر اهورایی را به پای نیکسون قربانی کردند، چندان بی تاثیر نبوده است.
باقی با اشاره به اینکه عمل حکومت شاه علیه دانشجویان یک جنایت بوده و در آن حرفی نیست، گفت: از سال ۳۲ به بعد مراسم شانزدهم آذر همواره با یک شور ضد آمریکایی برگزار شده است. در مورد سیزدهم آبان در چهل سال اخیر شاهد بودیم که به سمت مناسک گرایی حرکت کرده و از محتوا خالی شده است، حال پرسش این است کسانی که مراسم شانزدهم آذر را در هر سال در دانشگاه ها برگزار میکنند واقعا چقدر به منشا این واقعه تاریخی اشراف دارند؟
این پژوهشگر تاریخ معاصر با ابراز این عقیده که امروز اکثر کسانی که مراسم روز دانشجو را برگزار میکنند، به سیاست خارجی جمهوری اسلامی اعتراض داشته اند، گفت: بخش عمده دانشجویان به همین دلیل به آقای روحانی رای دادند تا از این فضا خارج شوند. حال اما پرسش این است که دانشجویانی که در انجمن های اسلامی اقدام به برگزاری مراسم روز دانشجو می کنند آیا به سیاست های غرب گرایی و ارتباط با آمریکا اعتراض دارند یا نه؟ اینکه بنیادگرایان از این مراسم و برگزاری آن حمایت کنند علتش مشخص است، چرا که به دنبال تکرار همان شعارهای چهل سال اخیر هستند.
وی با طرح این پرسش که آیا جنبش دانشجویی حزب سیاسی است یا خیر، اظهار کرد: الان انجمن هایی هستند که با مجوز و اساسنامه هستند، پس در واقع بدل به یک نهاد شده اند و مثلا باید به محرومیت یک دانشجو به دلیل عقاید سیاسی یا مذهبی اعتراض کنند اما کمتر چنین رفتاری را می بینیم و در عوض رفتار آنان به سمت یک حرکت جنبش گونه می روند.
این فعال حقوق بشر ادامه داد: یکی دیگر از موارد، ادبیات انقلابی چه از نوع حکومتی و اپوزیسیونی هنوز دست از سر ما برنداشته است و هر جریانی سعی میکند که با دیدگاه و نظر خود همان ادبیات را تکرار کند ولی ما با این ادبیات می توانیم در کشور جامعه مدنی ایجاد کنیم؟
باقی با اشاره به اینکه ما باید این دیدگاه را که انجمنها و تشکلها تهدیدی برای اصل حکومت به شمار می آیند را کنار بزنیم، گفت: در حکومت هم عدهای در عین حال که مدافع تفکر انقلابی هستند، میکوشند مردم را به رعایت قانون دعوت کنند.
وی در پایان با تاکید بر اینکه جنبش دانشجویی باید یک تناقض را در رفتار خود برطرف کند، گفت: نمی شود که هم مجوز انجمن گرفت و طبعا تابع قانون بود و هم جنبشی رفتار کرد و دیدگاه های رادیکال داشت. این تناقضی است که باید در جنبش دانشجویی برطرف و رویکرد نهایی مشخص شود.